در حالیکه روستای آلبوعفریه شمالی در دست دشمن بود برادران دیده بان می گفتند تعدادی زن در این روستا هستند و برای عراقیها نان می پزند و با توجه به اینکه روستا زیر آتش بود اما اجازه نمی دادند آنها به مناطق امن بروند. یک شب که هوا هم تا اندازه ای سرد بود (بهمن 59) تعداد هفت نفر از این زنها خود را به رودخانه نیسان (شاخه ای از کرخه) انداخته تا با شنا کردن به اینطرف بیایند. متأسفانه فقط یک زن عرب توانسته بود موفق شود به اینطرف بیاید و از سرنوشت بقیه خبری نداشت، گو اینکه آب آنها را برده بود یا عراقیها آنها را در آب زده بودند. بنده آن زن را ندیدم ولی بچه ها که با وی روبرو شدند علت فرارش را اذیت و آزاری که عراقیها نسبت به آنها داشتند بیان کرده بود.